سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و روایت شده است که حضرتش روزى میان یاران خود نشسته بود . زنى زیبا بر آنان بگذشت و حاضران دیده بدو دوختند . پس فرمود : ] همانا دیدگان این نرینگان به شهوت نگران است و این نگریستن موجب هیجان . پس هر یک از شما به زنى نگرد که او را خوش آید با زن خویشش نزدیکى باید ، که او نیز زنى چون زن وى نماید . [ مردى از خوارج گفت خدا این کافر را بکشد چه نیک فقه داند . مردم براى کشتن او برخاستند ، امام فرمود : ] آرام باشید ، دشنام را دشنامى باید و یا بخشودن گناه شاید . [نهج البلاغه]

نشریه بقیه الله


برگرفته از کتاب یاد محبوب ، جلد سوم

سوال:

توقیعات چیست و صحّت صدور آنها از سوی حضرت بقیّة الله علیه السلام چگونه مشخص می شود؟

جواب :

توقیع در لغت به معنای امضاکردن و مهر کردن نامه است. توقیع السلطان یعنی طغرای پادشاه.

در اصطلاح شیعی، نامه هایی است که مورد امضای امام می باشد که برخی کلماتِ خودِ آن امام است و برخی املای آن حضرت و نوشتۀ اشخاص مورد اطمینان ایشان.

در دوران سخت دو غیبت صغری و کبری ، ارتباط مستقیم با امام عصر علیه السلام امکان ندارد. برخی از یاران امام علیه السلام از طریق توقیعات پیامهای حضرت را به مردم ابلاغ می کردند.

از باب نمونه:

شیخ مورد اطمینان ابوعمرو عَمری – که رحمت خدا بر او باد- گوید:

ابن ابی غانم قزوینی و گروهی از شیعیان دربارۀ ( جانشین) حضرت عسکری علیه السلام اختلاف کردند. ابن ابی غانم گفت ابو محمّد ( امام عسکری علیه السلام) از دنیا رفت و جانشینی ندارد. بعد درهمین باره نامه ای نوشتند و به ناحیۀ مقدسه فرستادند و اختلاف خود را بازگو نمودند. جواب نامۀ آنها به خط آن حضرت – که درود خدا بر او و پدرانش باد- رسید:به نام خداوند بخشایندۀ مهربان

« خداوند ما و شما را از فتنه ها محفوظ دارد و به ما و شما روح یقین موهبت فرماید و از فرجامی زشت و بد پناه دهد!همانا خبر شک و شبهۀ گروهی از شما در دین به من رسید و از تردیدی که دربارۀ اولیای امرشان به دل آنان راه پیدا کرده است خبردار شدیم. از این جهت به خاطر شما ، نه به خاطر خودمان اندوهگین گشتیم و دربارۀ شما، نه دربارۀ خودمان ، بدحال شدیم؛ زیرا که خدا با ماست و با بودن او نیازی به دیگری نداریم و حق با ماست و از این که کسی از ما برگردد ترسی نداریم. ما ساخته شده های پروردگارمان هستیم و آفرینش بعد از ما ساخته شده های ماست. »(1)

ملاحظه می کنیم که در اینجا حضرت دربارۀ حقانیت جانشینی و امامت خود تصریح کرده اند.

نمونۀ دیگری که در قرن اخیر است توقیعی است که به سوی سیّد ابوالحسن اصفهانی صادر شده، توسط شیخ محمّد شریعت شوشتری که متن آن چنین است که:« قُل لَه : أرخِص نَفسَک ، وَ اجعَل مَجلِسَکَ فی الدِّهلیز، وَاقضِ حوائِجَ الناس ، نَحنُ نَنصُرُکَ.»

« به او بگو: خودت را برای مردم ارزان کن ( در دسترس همه قرار بده). محلّ نشستنت را دهلیز خانه انتخاب کن و حاجت های مردم را برآور؛ ما یاری ات می کنیم.»(2)دلیل صحّت صدور توقیّعات از سوی حضرت بقیّة الله أرواحنا فداه مورد اعتماد بودن شخصیّت نایبان و راویان آن هاست که تمامی دانشوران و هم عصران ، به وثاقت آنان تصریح کرده اند.

راوی توقیع اوّل « ابو عمرو عثمان بن سعید عَمری» است. دربارۀ او به کلمة الامام المهدی، صفحۀ 139 و در مورد راوی دوم « سیّد ابوالحسن اصفهانی» به صفحۀ 559 همین کتاب مراجعه شود.

دلیل دیگر صحّت انتساب این توقیعات به حضرت ولیّ العصر علیه السلام پیش گویی هایی است که در پاره ای از آنها آمده است.

به عنوان نمونه :

علی بن حسین بن بابویه با ابوالقاسم حسین بن روح ملاقات و از او سوالاتی کرد. سپس نامه ای را برای حسین بن روح نوشت که توسط علی بن جعفربن اسود برای او فرستاد و خواست که نامه اش را- که در آن اشتیاق خود را به داشتن فرزندی ابراز کرده بود- به محضر صاحب الامر که درود خدا بر او باد برساند. آن حضرت در جوابش نوشت:« ما برای تو این مورد را از خداوند خواستیم و دعا کردیم. به زودی دو پسر نیکوکار و خوب روزی تو خواهد شد.»

چندی بعد، ابوجعفر و ابو عبدالله متوّلد گردیدند. ابو عبدالله حسین بن عبید الله می گفت: از ابوجعفر( شیخ صدوق) شنیدم که می گفت: من به دعای حضرت صاحب الامر علیه السلام متولّد شده ام و به این، افتخار و مباهات می نمود.(3)

نمونۀ دیگر:

ابوغالب احمدبن محمّد بن زُراری گفت: مدّتی قبل نامه ای به آن حضرت نوشتم و درخواست کردم که قطعه ملک مرا(به هدیه) بپذیرد و آن موقع مقصودم تقرّب و نزدیکی به خداوند عزیز و بزرگ نبود؛ بلکه مایل بودم با نوبختی ها آمیزش و رفت و آمد داشته باشم و در شئون و مناصب دنیوی در ردیف آنان قرار گیرم.پس جوابم داده نشد. در این مطلب اصرار کردم. آن حضرت به من نوشت:« اِختَر مَن تَثِقُ بِه فَاکتُبِ الضَّیعَةَ بِاسمِهَ فَانَّکَ تَحتاجُ إلَیها.»

«کسی را که به او اطمینان داری برگزین و ملک را به نام او ثبت کن ؛ زیرا بدان محتاج خواهی شد.»پس آنرا به نام ابوالقاسم موسی بن الحسن زجوزجی برادرزادۀ ابوجعفر- که خدا او را بیامرزد- ثبت نمودم، زیرا که مورد اطمینان من بود و میزان دیانت و دارایی او را می دانستم.

چندی نگذشت که بادیه نشینان مرا اسیر کردندو ملکی را که داشتم غارت کردند و حدود هزار دینار از غلّات و چهارپایان و وسایلم را بردند.مدّتی در اسارت ایشان بودم تا آنکه خودم را به صد دینار و هزار و پانصد درهم خریدم و حدود پانصد درهم برای مزد مأموران و فرستادگان نیز از من گرفتند. آن گاه که از چنگ آن ها خلاص شدم ، به آن ملک نیازمند شدم و آنرا فروختم.(4)

می بینیم که در تمام این موارد پیش گویی امام أرواحنا فداء به وقوع پیوسته و صحّت صدور توقیعات تأئید گردیده است.

ش

 

 



نشریه بقیه الله ::: شنبه 86/6/17::: ساعت 8:42 صبح


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 22
بازدید دیروز: 16
کل بازدید :25638
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
نشریه بقیه الله
نشریه بقیه الله نشریه ای است که به طور همزمان هم چاپ می شود و هم بر روی این وبلاگ نمایش داده می شود
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>لوگوی دوستان<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<